پارسا عسل طلاهاپارسا عسل طلاها، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

خاطرات جنینی و کودکیت

ساعات تحویل سال دور از خانواده در مالزی !!!

ای قشنگ ترین امروز تو اولین بهار زندگیت رو سپری میکنی ، یادش بخیر پارسال همین موقع بین ما بودی ولی هنوز صورت زیبات رو ما ندیده بودیم و به انتظار دیدنت لحظه شماری میکردیم. پارسال برات سبزه انداختم و برای داشتنت کلی دعا کردیم . خدا هم بهم لطف کرد و از بهشتش یک میوه قشنگ بهم داد . انگار همین دیروز بود ولی چه زود گذشت ، مثل یک فیلم دور تند . ومن اینجا هستم و تو درکنارم داری رشد میکنی و بزرگ و بزرگتر میشی . امیدوارم دوری از خانواده و فامیل برات سخت نباشه . عزیزم رسم و رسوم ما ایرانی ها برای سال نو هر جا که باشیم برقراره ، مثلا سفره هفت سین میچینیم و سبزه ، سبز میکنیم ، تخم مرغ رنگ میکنیم ، بهم عیدی میدیم و میریم به دیدن بزرگترها و دور...
20 فروردين 1392

پارسا و بازار میدولی

عزیزم برای تغییر آب و هوا به بازار میدولی رفتیم کلی نماد خوشگل فیلی گذاشته بودند که ما سعی کردیم تو باهاشون عکس بگیری ولی متاسفانه نتونستیم و تو اصلا حاظر نبودی یک لحظه رو هم تحمل کنی و باهاشون عکس بگیری .... عشق مامان و بابا آخه چرا اینقدر محیطهای ناآشنا تحملش برات سخته ؟؟؟ عزیزم امیدوارم به زودی فهمیده تر بشی و خودت بگی منو بگذار بالای فیلها و ازم عکس بگیر!!! ...
20 فروردين 1392

10 ماهگی پسر نازنینم

عزیز نازم دورقمی شدن سنت رو بهت تبریک میگم . امیدوارم یک سالگیت رو برات جشن بگیرم. میدونی وقتی به دنیا آمدی به خودم نمیدیدم که حتی بتونم یک سالگیت رو ببینم ولی خدا روشکر تا حالات رو که دیدم و خدا بهم عمرش رو داده ، امیدوارم بعد از این هم بتونم ازت به خوبی نگهداری کنم و خداوند مهربون در حقم این لطف رو بکنه و بهم توانش رو بده تا بتونم از تو فرشته نازنین خداوند به خوبی پرستاری بکنم. میدونی شیرینم من هر روز از داشتن فرزند سالم چون تو باید سجده شکر بگذارم وقتی میبینم بعضی بچه ها مریضی های لاعلاج دارند و مشکلات حرکتی و ذهنی دارند با خودم میگم خدا به مادرشون چه صبری داده و چقدر سخته که بتونند چنین شرایطی رو سپری کنند. عزیزم سلامتی میوه نای...
19 فروردين 1392

شیک کردنهای پسر ما !!!

عزیزم برای سال نو تنها جایی که داشتیم ، دانشگاه بود که با استادهامون ملاقات کنیم برای همین تو هم رفتی حموم و موهاتو سشوار کشیدی و یک دست لباس خیلی قشنگ که دایی علی و خاله نفیسه برات آورده بودند رو تنت کردم که خیلی ناز شده بودی و بهت میامد. از این فاصله دور ازشون تشکر میکنیم و میگیم دستتون درد نکنه . رسم و رسوم ما ایرانی ها هر جای دنیا بازهم پابرجاست و فراموش نخواهد شد... ...
10 فروردين 1392

پارسا و شبکه تلویزیونی BabyFirst !!!

عزیزم اینجا یک شبکه مخصوص تو داریم که با علاقه تمام ، تمام برنامه های اون رو نگاه میکنی و فکر کنم انگلیسیت خوب بشه با دیدن برنامه های اون. جدیدا علاقه داری از نزدیک بری و دستت رو بهشون بزنی و ببینی میان بیرون تا باهات بازی کنن یا نه . ولی مامانی اینها فقط کارتون هستند . فقط باید نگاهشون کنی . تلویزیون اختصاصی حاج آقا !!! عزیزم دیگه صاحب تلویزیون خونه شدی و ما نمیتونیم ازش هیچ استفاده ای بکنیم مگه خواب باشی که ما بتونیم ازش استفاده کنیم. ...
10 فروردين 1392

بستنی خوردن پارسا جیگری !!

عسل طلا چند باری بهت از بستنی های مکدونالد دادم و تو خیلی دوست داشتی و اگه بهت ندیم کلی ناراحت میشی برای همین هر بار که بستنی میخریم از فروشنده هم برای تو کوچولوی نازنین قاشق میگریم و بهت با قاشق بستنی میدیم . اینقدر با اشتها میخوری که آدم به اشتها میادو دلش میخواد بازم بستنی بخره و بهت بده. به منم بده مامانی دلم آب شد... ...
10 فروردين 1392

پارسای رقاص !!!

عزیزم جدیدا از شنیدون موسیقی و آهنگهایی که به نظرت آشنا میاد کلی ذوق میکنی و عکس العمل نشون میدی مثلا سرسری میکنی و جلو و عقب میری و حتی خودتو به نشونه رقص بالا و پائین میبری و دست میزنی . خلاصه هر جوری که بتونی خوشحالیت رو نشون میدی... امیدوارم در آینده یکی از کسانی بشی که موسیقی دوست دارند و سعی کنی موسیقی یاد بگیری و ساز بنوازی ... دست دست دست دندونهای خوشگلشو!!! عزیزم رقصیدن و شادیهات برای من و بابا جونت یک دنیا شادی به همراه میاره و از داشتنت حسابی لذت میبریم و هر روز بیشتر عاشقت میشیم. دوستت داریم اندازه تمام شادی های دنیا. ...
10 فروردين 1392
1